محرم یا نا محرم ، تفاوت کجاست؟
همه
چیز از نه سالگی شروع شد از همان روزی که جشن تکلیف برایم گرفتند، مادرم
از محرم و نامحرم گفت و اینکه باید جلوی نامحرمها روسری سرم کنم. حجاب
داشته باشم. خیلی دلم میخواست محرم و نامحرم را رعایت کنم. در همان عالم
بچگی تا کسی میگفت یاالله... فوری میدویدم و روسری سر میکردم. یک روز
که دایی مامان آمده بود دیدن مامان فوری دویدم تا روسری سر کنم. مامان
خندید که دخترم دایی من، عموی من به شما محرم هستند . راستش گیج شده بودم
و مادر مجبور بود که هر بار برای من توضیح دهد. بزرگتر که شدم دیدم
خیلیها اصلاً مراعات نمیکنند دختر و پسرهای جوانی که حریمها را رعایت
نمیکردند. توی دانشگاه به هم دست میدهند. آن اولها فکر میکردم هیچ
اتفاقی نمیافتد. اما بعد دیدم که این روابط آسیبهای فراوانی به بچهها
زد. متاسفانه خیلی از دخترها دچار مشکلات روحی شده بودند. احساس میکردند
در این دوستیها به آنها خیانت شده است و دائم عذاب وجدان دارند که کاش
قدری به خودمان احترام میگذاشتیم.همان بچههایی که میگفتند: بابا این
حرف چیه؟ دختر و پسر فرقی ندارند. و حالا به ما میگفتند که خوش به حال
شما که رعایت میکردید.
که حریم و حدود را رعایت میکنند همیشه مورد احترام دیگران بوده و هستند و
هیچکس به خود اجازه نمیدهند به حریم شخصی آنها تجاوز کنند همیشه آرامش
خیال دارند و «عزت نفس» آنها خدشهدار نیست.
هیچوقت برای زن و مرد محدودیت قائل نیست مگر اینکه به ضرر طرفین باشند.
حتی صحبت کردن مرد یا زن نامحرم اگر با قصد لذت و شهوت نباشد. مانعی
ندارد. چرا که اسلام میداند بعضی از این روابط به خواهشهای نفسانی منجر
میشود. همان خواهشهایی که امام علی علیهالسلام میفرماید: «شهوتها و خواهشهای نفسانی زهرهای کشندهاند.»
روابط دختر و پسر به اقتضای غرایز خدادادی، و تمایلات جنسی آثاری به دنبال
دارد. نظریات روانکاوی از جمله نظریهی «هورنای» بر این حقیقت تاکید
میکند که: «در اجتماعاتی که روابط آزاد دارند، بسیاری از احتیاجات روانی،
شکل تمایلات جنسی پیدا میکند و به صورت عطش جنسی در میآید. نشریهی
آمریکایی «ایدرز داجست» دربارهی روابط بیش از حد دختران و پسران
مینویسد: هر ساله 350 هزار دختر نوجوان آمریکایی در سن 15 تا 19 سال به
سبب ارتباط نامشروع، آبستن شده است. که این عواقب همان ارتباطیهایی است
که ابتدا فقط در حد دوستی بوده است.
تمام
دستورات دین آسمانی ما حکمتی دارند، و پشت هر حکم اندیشهای خوابیده که
هنوز به درک ما نیامده و باید سالها تحقیق و پژوهش کرد تا به آن نتایج
برسیم. یکی از این احکام، حکم محرمیت یا عدم محرمیت است. محرمیت نوعی حکم
اعتباری است البته مبتنی بر مصلحتهایی که در بطن این حکم نهفته است. یکی
از آن مصالح ایجاد رابطهای صمیمی و درون قلبی میان دو نفر است که به سبب
ایجاد چنین رابطهای، عموماً احتمال سوءنیت و یا خیانت از بین میرود و
از آن رو، دو نفر که با هم محرم هستند میتوانند موهای سر و یا بدن هم را
به شرط صحت نیت و عدم سوءظن، ببینند. علاوه بر آن که رابطه نسبی یا مهری
(از طریق خویشاوندی در ازدواج) یا رضاعی (شیر خوردن) رابطهای خانوادگی
بسیار نزدیکتر و عاطفیتر از روابط دیگران دارند به نحوی که پیوند آنها
با یکدیگر از طریق ازدواج مفسدههای گوناگون پزشکی، جسمی، عاطفی و روحی...
دارد. لذا ممنوعیت و حرمت ازدواج با خواهر و مادر و برخی دیگر از محارم که
در شریعت اسلامی مقرر شده است در سایر ملل نه حتی مسیحی و یهودی بلکه سایر
نحلهها و فرقهها وجود دارد حقیقت این حکم مانند بسیاری دیگر از احکام بر
ما پوشیده است و چون ما از مصالح خود به نحو کامل با خبر نیستیم، خداوند
در دایره معقولات ما تخفیفی داده و براساس لطف بیپایان خود، در چنین
مواردی که جهل ما مانع رسیدن به حقیقت بوده، قوانینی را که در بردارنده
سلامت روحی و اجتماعی ما است، قرار داده است. هر چند که به مرور زمان و
تحقیقات گسترده، در زمینههای روان شناختی، پزشکی، مردم شناسی و ... پی به
علل برخی از این احکام خصوصاً در حیطهی مسائل حقوقی بردهایم اما راه
بسیار طولانی است و ما نمیتوانیم ادعا کنیم که همه چیز را دربارهی خود و
تمایلات انسانی دانستهایم. محرمیت میان انسانها نیز براساس ویژگیهای آدمیان و خاستگاه فطری ایشان از جانب خداوند متعال قرار داده شده است. محرمیت در اسلام بر سه گونه است:
الف- محرمیت نسبی که براساس صلب و رابطهی خویشاوندی است؛ مثل خواهر و برادر.
ب- محرمیت مصاهره، محرمیتی که براساس زوجیت میان دو نفر و خویشان آنها ایجاد میشود مثل محرمیت داماد یا مادرزن و عروس با پدرشوهر.
ما در مقابل مجهولات ما قطرهای در مقابل اقیانوسها است. لذا با باور به
خداوند حکیم و عالم و قادر مطلق که فیاض علی الاطلاق است در مییابیم که
تمام دستورات الهی حتما دارای حکمتی است گرچه ما پی به اسرار و حکمتهای
آن نبریم.
حال
در مورد محرمیت به مصاهره، فرض کنید که قرار بود داماد با مادرزن و یا
عروس با پدرشوهر، نامحرم قملداد شده و چون دیگر مردم، موظف به رعایت حجاب
میشدند، با چنین شرایطی، عملاً وظایفی برای مکلفین وضع میشد که خارج از
عهده ایشان بوده و قادر به رعایت صحیح آن نمیبودند. از طرفی دیگر ایجاد
رابطه محرمیت میان مادر زن و پدر شوهر برای داماد و عروس از نحوه محرمیت
فرزندی است که تلنگری است برای ما، به خاطر حفظ احترامات و ایجاد اعتماد
طرفینی و نهایتاً رابطهای صمیمی میان خانواده و فرد جدید الورود. خداوند
تعالی نیز با نظر به تمامی این مصالح، حکم محرمیت و یا عدم آن را به منظور
خروج ما از سرگردانی قرار داد تا روابط انسانها با یکدیگر دچار تزلزل
نشده و نهایتاً آدمی به خاطر تمایلاتی که در وجودش نهان دارد به بیراه
نرفته خود و جامعه را به تباهی نکشاند. در پایان باز هم تاکید میکنیم ما
ضمن ارج نهادن به شناختهای عقلانی، به عجز و ناتوانی و محدودیتهای
ادراکات عقلانی اعتراف میکنیم . لذا با باور به خداوند حکیم و عالم و
قادر مطلق که فیاض علی الاطلاق است در مییابیم که تمام دستورات الهی حتما
دارای حکمتی است گرچه ما پی به اسرار و حکمتهای آن نبریم.
مجله شاهد جوان
تنظیم برای تبیان: کهتری